free page hit counter

دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه!

mrzehn.com

مدیتیشن چیست و چگونه باید مدیتیشن کنیم؟

در این مقاله راجب مدیتیشن صحبت میکنیم. خیلی ها فکر میکنن که حتما باید مثل بودا زیر درخت بشینن، چشاشونو ببندند و مدیتیشن کنن.

برای همین هم هست که خیلی ها از مدیتیشن فراری هستند، چون خیلی کار یکنواختی به نظر میرسه.

مدیتیشن یعنی حضور در لحظه یعنی مثلا شما میرید طبیعت و اونجا حضور داری، اون بادی که داره به صورتت میخوره، اون صدای پرنده ها که داری احساس میکنی، اون باد و نسیمی که داره میوزه و برگ های درخت ها رو تکون میده آگاهی و داری نگاه میکنی، میبینی، میشنوی و اون لحظه تو حضور داری.

مدیتیشن یعنی ناظر بودن یعنی حس کردن، کاری رو با عشق انجام دادن، کاری رو آگاهانه انجام دادن این میشه مدیتیشن، نه اینکه فقط در طول روز یک ساعت بگی میخوام مدیتیشن کنم و این نیست.

در واقع شما از صبح تا شب باید در حال مدیتیشن باشید، اگر زن شاغلی هستی باید تمرکز روی کارت باشه، اگر زن خانه داری هستی باید توجه ات روی مسائل خونت باش، ذهنت اینور و اونور نره.

کاری که داری انجام میدی در همون حال باشی، داری موسیقی میزنی اونجا باشی، داری موسیقی گوش میدی حواست باشه، گل ها رو داری آب میدی، داری غذای مورد علاقت رو درست میکنی نگاه بکنی به وسیله ها و روی روتین نیفتی که اتوماتیک کاری رو انجام بدی.

یعنی ما وقتی روی این حالت ها قرار می گیریم، توجهمون از روی صدای ذهنمون برداشته میشه: یعنی درواقع هدف از مدیتیشن همینه که تو از ذهنت بیای بیرون و به این آگاهی برسی که ذهن ما، خود ما نیست.

ذهن یک دستگاهی که در ما وجود داره و ما باید خودمون رو از این دستگاه جدا ببینم. وقتی از ذهن، خودت رو جدا میبینی به حقیقت درونیت متصل میشی.

جایی که صدای قلبت و روحت رو میشنوی، صدای روحت که بهش میگن ندای درونی، اما این چه زمانی میاد؟ زمانی میاد که شما بتونید حضور در لحظه حال داشته باشید.

با سکوت و حضور داشتن موجب می شود که وارد دنیای درون شوید و دکمه ی آگاهی را بزنید .

برای رسیدن به گنج درونت باید حضور در لحظه حال داشته باشی و اگر قراره مدیتیشن کنی باید به این بی ذهنی برسی. ذهن صدا داره و وظیفه من اینه که بهش بها ندم، بهش توجه نکنم.

ذهنت هر حرفی بهت میزنه، گاهاً تو رو نارحت میکنه، گاهاً پرونده های نیمه بازی توی ذهنت از دیگران ایجاد میکنه، تو رو میبره به گذشته و یا میاره به آینده

ذهن مانند یک اسب وحشی می ماند، اگر بخواهید رهایش کنید کنترل زندگیتان هم از دستتان خارج می شود.

کنترل ذهن = کنترل زندگی

قضاوت میکنه، هر کاری میکنه تورو درگیر احساسات بکنه کارش همینه، اگر روی ذهنت کار نکنی چیزای محدود کننده بهت میگه که نیست، چطوری، مگه میشه، نمیشه حالا فلانی به جایی رسیده، چجوری رسیده، میشه مگه؟ مگه میشه از راه اصولی پولدار شد؟ نه نمیشه همش کلاهبرداری ، شرایط خوب نیست، آدم ها خوب نیستند.

اگر روی ذهنتان کار نکنید مدام از کمبود و از چیز های منفی بازگو می کند و میتواند کاملا به ضرر شما عمل بکنه. به همان اندازه ذهنت رو به مسائل مثبت، به حضور در لحظه ی حال، به سپاسگزاری ساکت و تربیت کنید.

در هر صورت با مدیتیشن، مراقبه، عبادت بیایید به حضور در لحظه حال برسید و اون موقع هست که به گنج درونت دست پیدا میکنی.

هر چه بیشتر حضور در لحظه حال داشته باشی، به خود حقیقیت نزدیک تر میشی و اینقدر انرژیت بالا میره که شگفت زده میشی. چون ذهن زمانی که سر و صدا میکنه داره ازت انرژی میگیره.

و اونموقع هست که تو گاهی میبینی که چرا من انرژی ندارم؟ چون اون سر و صدا داره ازت انرژی خواری میکنه، وقتی میگیم حضور در لحظه حال داشته باش وقتی میگیم که شاهد باش وقتی میگیم بیا کار هایی انجام بده، به بی ذهنی برسی به خاطر اینکه سطح انرژی و فرکانس شما رو بالا می بره.

پروسه بی ذهنی، یک پروسه ای هست که نیاز به تمرین و آگاهی داره. باید روش های گفته شده برای رام کردن ذهن که گفته شده رو پس از یک هفته، دو، سه هفته انجام بدی و میبینی که چقدر بهت کمک میکنه.

اینقدر به آرامش، شادی درونی میرسی که از دنیای بیرون هیچ احتیاجی برای شاد کردن خودت نداری، هیچ وابستگی به دیگران نداری، به منبع انرژی الهی متصل میشی.

از درون اشباع میشی و زمانی که فرکانست هم بالا میبره تمام خواسته هات به دنبالت می آیند. و دیگه احتیاجی نداری که دست و پا بزنی. چون دیگه به روحت، گنج های درونیت، به قدرت های متافیزیکیت متصل میشی.

دنیای کودکی

اگر به بچه ها دقت کنید در یک اطمینان و اعتماد خاصی هستن. شما وقتی یک بچه رو پرت میکنی بالا و میخوای بگیریش هیچ وقت ذهنی نداره که بترسونه که نکنه بیفتی و راحت به بغلت میاد. بچه ها نگران فرداشون، اتفاقای آیندشون یا غم گذشته نیستند.

ز غوغای جهان فارق اند.

آنها لذت می برند و تو لحظه ی حال حضور دارند، بازی میکنن، عشق می کنن و دارن صفا میکنن.

یعنی وقتی آگاه بشی دقیقا بچه میشی، مثل یه بچه که چقدر در حال لذت و عشق بردنه. و اصلا نگران نیست. اطمینان و امید داره. حالش خوبه چرا؟ چون تو بی ذهنی مطلق.

همونجور که به جسم خودت اهمیت میدی باید سه وعده غذایی داشته باشی، روحتم هم احتیاج داره پس از کنار روحت راحت نگذر.

مدیتیشن کردن یک فرصتی به ما میده از چیزی که در اطراف ما جریان داره بتونیم کنترل ذهنی داشته باشیم. در زمان مدیتیشن این افکار منفی و خیلی از مسائلی که در طول روز یا روز های قبل بودید مثل یک ابر میاد از جلوی چشمتون میگذره.

کلام آخر

اگر الان من دارم پیاده روی میکنم، مسیری رو دارم طی میکنم بیام درخت ها و آسمون رو نگاه بکنم، بیام برگ هارو لمس بکنم، بیام نسیم رو حس کنم انگار اولین بارم که توی زمین قدم میزنم. یک هفته این کار هارو انجام بده حضور در لحظه رو تمرین کن.

امیدوارم از این تکنیک استفاده بکنی و ازش راحت رد نشی چون یه کد خیلی بالایی بهت دادم. امیدوارم که بهترین ها وارد زندگیت بشه.

مستر ذهن وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *